التوحید (کتاب)

التوحید
اطلاعات کتاب
نویسنده محمدبن علی بن بابویه معروف به شیخ صدوق محدّث نامور قرن چهارم قمری
تاریخ نگارش قرن چهارم قمری
موضوع توحید، خداشناسی
زبان عربی

کتاب التوحید، کتابی روایی درباره اعتقادات شیعه به زبان عربی، تألیف شیخ صدوق، محدّث نامور شیعه در قرن چهارم قمری است. موضوع اصلی کتاب، توحید از نظر شیعه است که مباحث و موضوعات مرتبطی مانند صفات ثبوتی و سلبی، ذاتی و فعلی و نسبت آنها با ذات الهی و حدوث و قدم و قضا و قدر و جبر و تفویض در کتاب مطرح شده است.

به گفته مؤلف، انگیزه تألیف کتاب، پاسخ‌ به تهمت‌های مخالفان درباره اعتقادات شیعه بوده است. کتاب التوحید از معتبرترین منابع حدیثی به شمار می‌رود و علمای شیعه به آن توجه داشته‌اند و در آثار بعدی به روایات آن استناد شده است.

نویسنده کتاب

نوشتار اصلی: شیخ صدوق

نویسنده این کتاب محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق (۳۰۵ ـ۳۸۱ق.)، از علمای بزرگ شیعه در قرن چهارم هجری قمری است. تاریخ دقیق تولد وی معلوم نیست اما پس از ۳۰۵ق. بوده است. مدفن شیخ صدوق در ری است. وی را بزرگ‌ترین محدّث و فقیه مکتب حدیثی قم به شمار آورده‌ و حدود ۳۰۰ اثر علمی به او نسبت داده‌اند که بسیاری از آنها امروزه در دسترس نیست.علاوه بر این کتاب، کتاب من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه، معانی الاخبار، عیون الاخبار، الخصال، علل الشرائع و صفات الشیعة از آثار اوست.

برخی از مشهورترین شاگردان وی عبارتند از سید مرتضی، شیخ مفید و تلعکبری.

انگیزه تألیف

ابن بابویه انگیزه خود را از تألیف این کتاب، ردّ نسبت تشبیه و جبر به شیعیان ذکر کرده که مخالفان شیعه امامیه مطرح می‌کرده‌اند. غالیان، با جعل احادیثی دالّ بر جبر و تشبیه، از عوامل این انتساب بوده‌اند. این اتهام و انتساب را غالباً معتزلیان آن روزگار مطرح می‌کرده‌اند، چنان که خیّاط در «انتصار»، این مطلب را بارها آورده است. گاهی برخی شخصیت‌های کلامی شیعه، در تخطئه و نقد جریان حدیث‌گرای قم، چنین ایرادی را مطرح می‌کرده‌اند. در اوایل قرن چهارم، ابوالحسن اشعری به شیعه نسبت تجسیم (جسم‌انگاری خدا) و تشبیه (تشبیه خدا به مخلوقات) داده و حتی سنّت‌گرایان و حدیث‌گرایان اهل سنّت نیز با اینکه خود در مظان اتهام بود، شیعه را به زیاده‌روی در اثبات صفات برای خداوند و تشبیه می‌شناختند.

اهمیت کتاب التوحید

زمینه تألیف کتاب

در قرون اولیه اسلام، کتاب‌هایی با عنوان «کتاب التوحید» نگاشته می‌شد که بیانگر آموزه‌های اعتقادی مکاتب بود. در قرن چهارم، با به ضعف گراییدن معتزله و در بدو تکوّن بودن مکتب اشاعره، جریان حدیث‌گرا متکفل مباحث اعتقادی شده بود و از میان آثار اعتقادی این جریان، احتمالاً کتاب التوحید ابن‌خزیمه و «کتاب التوحید» کافی بیشتر محل توجه شیخ صدوق بود.

جایگاه کتاب نزد عالمان شیعه

علامه مجلسی از روایات این کتاب، در بحارالانوار (مجلدات توحید و عدل ) بسیار استفاده کرده است. شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه و محدث نوری در مستدرک الوسائل هم، روایاتی را از این کتاب نقل کرده‌اند.

گزارشی از محتوای کتاب

کتاب التوحید که صدوق در آن، با تکیه بر اخبار، در مقام تبیین مفاهیم و اثبات دعاوی کلامی برآمده، در واقع یک نظام کلامی مدونِ مبتنی بر متون احادیث با کمترین تصرف ممکن ارائه می‌دهد. البته صدوق در این کتاب از میان جوانب و مسائل گوناگون خداشناسی و توحید، بیشتر بر بحث اسماء و صفات تأکید کرده که گویای خصلت مدافعه‌گرایانه و سلبی و جدلی آن در برابر دیدگاه‌های مخالف موجود در آن دوره یا رد برخی شبهات در باره شیعه است. طرف مقابل در این مباحث، در درجه اول مشبِّهه و مجسِّمه‌اند، هر چند این لزوماً به معنای همراهی با معتزله نیست.

موضوع این کتاب توحید به معنای عام آن است و از این رو علاوه بر بیان وحدانیت ذات الهی و بیان صفات الهی و حدوث و قدم، به مباحث قضا و قدر و جبر و تفویض و مسائل و عناوین مرتبط با جبر و اختیار نیز می‌پردازد. به نظر می‌رسد شیخ صدوق در به کارگیری این معنای اصطلاحیِ توحید که شامل مباحث بسیار گستره خداشناسی می‌شود از «کتاب التوحید» کلینی در کافی الگو گرفته است . حال آنکه ابن خزیمه (متوفی ۳۱۱)، مؤلف کتاب التوحید که معاصر کلینی است ، مباحث قضا و قدر و جبر و اختیار را در «کتاب القدر» خود آورده است.

نخستین باب کتاب با عنوان «باب ثواب الموحدين و العارفين»(بابِ پاداش موحدان و عارفان) در بردارنده ۳۵ حدیث است. ونخستین حدیث از پیامبر(ص) است که فرمود: نه من و نه گويندگان پيش از من، سخنى چون لا إله إلاّ الله نگفته ايم. آخرین باب کتاب نیز با عنوان «باب النهي عن الكلام والجدال والمراء في الله عزوجل»(بابِ نهی از جدال و ستیزه کرده در باره خداوند متعال دربردارنده ۳۵ روایت است. و آخرین آنها از امام صادق(ع) است که فرمود: مشاجره نكند، مگر كسى كه از آنچه در سينه دارد، به تنگ آمده باشد .


مخالفت و موافقت با آرای معتزله

هرچند در کتاب التوحید عقیده عینیت صفات با ذات و نفی زیادت صفات و نفی تشبیه و سلبی معنا کردن صفات ذات مانند قدرت به معنای نفی عجز و محدَث بودن کلام الهی و حادث بودن قرآن؛ (با احتراز از به کار بردن واژة مخلوق ) با قول معتزله سازگار است، اما در این موارد با معتزله مخالفت شده است: نفی و رد مُفاد و معنای تفویض، نارسا دانستن عقل در دستیابی به بسیاری از حکمت‌ها و نیز در تشخیص حسن ذاتی افعال، غیر الزامی بودن عمل به وعید برای خداوند و قابل بخشش بودن کبائر. علاوه بر این‌ها، تأکید بر محدودیت قدرت تفکر بشری در باب خداوند و در «علم اسماء»، و اختصاص تفکر در عظمت الهی و «مادون العرش » و به طور کلی، عدم کفایت صرف عقل و نظر در شناخت الهی در تعارض آشکار با گرایش حداکثری معتزله به عقل قرار می‌گیرد.

مخالفت با کلام و متکلمان

صدوق در این کتاب به نقد کلام و متکلمان پرداخته است؛ اما اساساً مخالفت با کلام و حتی در یک ردیف قرار دادن متکلمان با اصحاب بدعت و شرک و انعقاد بابی در نهی از کلام در باره خداوند و حکم به هلاکت اصحاب کلام و نفی مطلق آن، همگی ناظر به تخطئة معتزله و جهمیه است؛ چون مکتب کلامی دیگری از زمان امام باقر(ع) تا امام رضا(ع) وجود نداشته است. البته مباحث عقلیِ خود مؤلف در مواضع گوناگون و در مقام توضیح مُفاد احادیث، کاملاً صبغه کلامی دارد و از مفاهیم و روش متکلمان در آن‌ها استفاده شده است.

علاوه بر این‌ها، کتاب التوحید منبع ارزشمندی است برای آگاهی از اختلافات اعتقادی جامعه شیعه در قرن های نخست اسلام، مانند آگاهی از نظریه تشبیهی منسوب به هشام بن سالم جوالیقی و میثمی و ابوجعفر الطاق و نظریات تجسیمی برخی دیگر، قول به زیادت صفات بر ذات الهی، اختلاف موالی ابوجعفر علیه السلام در باب علم خدا قبل از خلق، مخلوق یا غیر مخلوق بودن قرآن (معادل بحث حدوث یا قِدَم قرآن کریم)، و اختلاف در جبر و تفویض.

روش صدوق در التوحید

شیخ صدوق در کتاب روایی التوحید، از نظر روش به شیوه‌ای خاص عمل کرده که از آن جمله است: بهره گیری از احادیث برخی صحابیان از پیامبر(ص). در این کتاب، روایاتی از عبدالله بن عمر، ابوهریره و عثمان بن عفان وجود دارد. دقت وی در گزینش روایاتِ ذیل هر عنوان و باب به قدری است که اندک موردی از ناسازگاری و ناهمخوانی یا تکرار در این اثر یافت نمی‌شود. در موارد استثنایی هم بلافاصله با توضیحی، تعارض ظاهری را بر طرف نموده است. در مقایسه‌ای گذرا میان این کتاب با موارد مشابه در میان اهل حدیث از اهل سنت در باب توحید، به‌خوبی می‌توان به این نکته پی برد که درجه معقولیت، انسجام و سازگاری با معیارهای منطقی در کتاب التوحید بسیار افزون‌تر از دیگر آثار است.

تمایز نهادن میان «صفات ذات» (سمع، بصر، علم، قدرت و غیره) و «صفات فعل» (کلام، اراده، خلق و غیره) از دیگر مباحث این کتاب است. صفات ذاتی با ذات عینیت دارند، در غیراین صورت شرک و قول به تعدد قدما لازم می‌آید، حال آن که صفات فعل زائد بر ذات‌اند. از نظر مؤلف، صفات ذاتی معنای سلبی دارند (علم = جاهل نبودن) ولی صفات فعل، معنای ایجابی دارند و فقط صفات ذات، ازلی‌اند.

علاوه بر این، شیخ صدوق، با تکیه بر روایات، به تفسیر آیاتی می‌پردازد که ظاهر آن‌ها، تشبیه و تجسیم را تأیید می‌کند؛ آیاتی که نوعی اعضا و جوارح (یَد، وَجه، ساق، عین و اُذُن)، اوضاع و اوصاف جسمانی و انسانی (جَنْب، عرش، کرسی، خُدعه و استهزا، اِتیان، رضا، سَخَط و...) را برای خداوند اثبات می‌کنند. وی علاوه بر رفع تعارض ظاهری این آیات با عقیده مقبول شیعه در توحید، از تفسیر تعابیر قرآنی همچون «سبحان الله» و «الله اکبر» در جهت تأیید مدعای خود استفاده کرده و با استناد به آیة «فِطْرَتَ الله اَلَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها» بر فطری بودن توحید تأکید نموده است. در این ابواب که حجم زیادی از کتاب را به خود اختصاص داده است علاوه بر در دسترس قرار گرفتن روایات تفسیری در ضمنِ توضیحات مؤلف، دیدگاه‌های تفسیری و حتی نظریات تأویلی او نیز تا اندازه‌ای فهمیده می‌شود.

در باره عدل الهی و مبنای مهم حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال، شیخ صدوق نخست آن‌ها را از دایره احساسات و عواطف و گرایش یا انزجار طبعی خارج می‌کند و به عقل نسبت می‌دهد، سپس مراد از عقلی بودن را حکمت و علتی معقول داشتن معرفی می‌کند که عقل بر اساس آن به نیکی فعل، حکم می‌دهد.

نسخه‌های موجود از کتاب التوحید

از کتاب التوحید نسخه‌های خطی متعددی در کتابخانه‌های ایران موجود است، برخی محققان تا ۹۲ نسخه خطی را شناسایی کرده‌اند. این کتاب چندین بار چاپ شده، چاپ‌های سنگی آن بدین قرار است: تهران ۱۲۸۵؛ تبریز [بی تا]، بمبئی ۱۳۲۱. چندبار نیز چاپ حروفی شده است: در تهران (۱۳۷۵)؛ به تصحیح و تعلیق سیدهاشم حسینی طهرانی، تهران (۱۳۹۸)؛ نجف (۱۳۸۶)؛ بیروت (۱۳۸۷) و قم (۱۴۱۵، افست تهران).

آثار مرتبط با کتاب التوحید

به سبب جایگاه مهم کلامی و اعتقادی این کتاب، شرح‌های بسیاری بر آن نوشته شده است. برخی از این شروح عبارتند از:

  • شرح سیدمحمد خلیل بن رکن الدین حسینی کاشانی از شاگردان ملا محسن فیض کاشانی(۱۰۸۳ق). این شرح مختصر، کلامی ـ فلسفی است.
  • شرح ملامحمدباقر مشهور به محقق سبزواری (متوفی ۱۰۹۰)این اثر به فارسی است؛
  • شرح مفصل قاضی سعید قمی (متوفی ۱۱۰۷)؛ وی در این شرح به مباحث فلسفی و کلامی و ذوقی و عرفانی کتاب التوحید پرداخته است. این شرح به اهتمام نجفقلی حبیبی در سه جلد (۱۳۷۳۱۳۷۷ ش ) به چاپ رسیده است.
  • شرح سید نعمت الله جزایری (متوفی ۱۱۱۲)، این شرح دو اسم دارد: نور البراهین فی بیان اخبار السادة الطاهرین و انیس الوحید فی شرح التوحید . این کتاب در ۱۴۱۷ در دو مجلد در قم چاپ شد.
  • امیرمحمدعلی نائب الصدارة نیز شرحی بر توحید صدوق نوشته است.
  • ترجمه و شرحهای کوتاه محمدعلی بن محمدحسن اردکانی (قرن سیزدهم) به نام اسرارالتوحید نیز در ۱۳۳۷ در تهران به چاپ رسید.
  • چهار معجم و فهرست برای احادیث کتاب التوحید تدوین شده است.
  • علی آدام این کتاب را به انگلیسی ترجمه کرده است. این ترجمه توسط موسسه المهدی بیرمنگهام منتشر شده است.

پانویس

  1. صدوق، ۱۳۶۱ش ، ص ۸؛ صدوق، ۱۳۶۲ش، ج ۲، ص ۵۹۴؛ صدوق، ۱۴۱۴، ص ۲۲؛ نجاشی ، ص ۳۸۹
  2. ۱۳۵۷ ش، ص ۱۷ـ ۱۸
  3. صدوق، ۱۳۵۷ش، ص ۳۶۴، در حدیثی از امام رضا (ع)
  4. خیاط، الانتصار،‌ ص ۱۳، ۱۰۴ـ ۱۰۵
  5. نیز رجوع کنید به ابن ندیم، ص ۲۰۸
  6. برای نمونه رجوع کنید به علم الهدی، ج ۳، ص ۳۱۰
  7. رجوع کنید به ص ۳۱ـ ۳۵
  8. ابن خزیمه، ج ۱، ص ۲۱
  9. برای نمونه: ابن ندیم، ص ۲۳۳،۲۳۴؛ص ۲۰۲ـ ۲۰۳، ۲۰۶ـ ۲۰۸، ۲۱۴-۲۱۵؛نجاشی، ص ۲۶۱،۳۳۴، ۴۳۳
  10. به عنوان نمونه وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۲۰، ج ۳، ص ۱۰۱، ج ۷، ص ۱۴۰.
  11. مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۲۶۴.
  12. کافی، ج ۱، ص ۷۲۱۶۷
  13. ج ۱، ص ۱۱
  14. شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۱۸.
  15. شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۴۵۴.
  16. شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۴۶۱.
  17. ص ۱۳۱، ۱۴۰، ۱۴۸، ۲۲۳
  18. ص ۳۱۸۲: «باب التوحید و نفی التشبیه»
  19. ص ۱۳۱، ۱۳۵، ۱۳۷ـ ۱۳۸، ۱۴۸
  20. ص ۲۲۵۲۲۶
  21. ص ۳۳۷، ۳۶۲،۳۶۴
  22. ص ۳۹۵،۳۹۷
  23. ص ۴۰۶
  24. ص ۳۹۵،۳۹۷
  25. ص ۴۵۴ـ ۴۵۵
  26. ص ۲۸۵ ـ۲۹۱
  27. ص ۴۱۹، ۴۴۰
  28. ص ۴۵۸
  29. ص ۴۵۹
  30. مانند ص ۸۴، ۱۳۴، ۱۳۷، ۲۲۵۲۲۷، ۲۶۹، ۲۹۸۲۹۹
  31. ص ۹۷-۹۹
  32. ص ۱۱۳ـ ۱۱۵
  33. ص ۱۰۰-۱۰۱
  34. ص ۱۴۴
  35. ص ۱۴۵
  36. ص ۲۲۶
  37. ص ۳۶۳
  38. ص ۳۴۰
  39. ص ۲۶، ۲۱۹، ۴۰۰
  40. ص ۲۹
  41. مانند ص۳۴۵-۳۴۷
  42. ص ۱۳۹۱۴۹
  43. ص ۳۱۱-۳۱۲
  44. ص ۳۱۲-۳۱۳
  45. روم : ۳۰
  46. ص ۳۲۸-۳۳۱
  47. برای نمونه رجوع کنید به ص۲۳۲-۲۳۸
  48. ص ۳۹۵
  49. ص ۳۹۶
  50. تفضلی، ص ۵۹ ـ۷۰؛ نیز رجوع کنید به دانش پژوه و منزوی، بخش ۳، ص ۵۲۳ ـ۵۲۴
  51. حسینی اشکوری، ج ۴، ص ۱۴ به نقل از آیت اللّه مرعشی نجفی
  52. حسینی اشکوری، ج ۱، ص ۲۳۸
  53. آقابزرگ طهرانی، ج ۴، ص ۴۸۲، ج ۱۳، ص ۱۵۳
  54. جزایری، ج ۱، مقدمه رجایی ، ص ۳۲ـ ۳۳
  55. آقابزرگ طهرانی، ج ۴، ص ۴۸۲
  56. تفضلی ، ص ۵۷
  57. برازش ، ص ۱۴ـ ۱۵
  1. قال رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ما قلت ولا قال القائلون قبلي مثل لا إله إلا الله.
  2. قال أبو عبد الله عليه‌السلام : لا يُخاصم إلّا مَن قد ضاقَ بما في صدره.


منابع

  • محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳ / ۱۹۸۳.
  • صدوق، الاعتقادات، چاپ عصام عبدالسید، قم ۱۴۱۴.
  • صدوق، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم، ۱۳۵۷ ش.
  • صدوق، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری ، قم ۱۳۶۲ ش.
  • صدوق، معانی الاخبار، چاپ علی اکبر غفاری ، قم ۱۳۶۱ ش.
  • ابن خزیمه ، کتاب التوحید و اثبات صفات الرّب عزّ و جلّ ، چاپ عبدالعزیزبن ابراهیم شهوان ، ریاض ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
  • ابن ندیم، کتاب الفهرست، چاپ محمدرضا تجدد، تهران ۱۳۵۰ش.
  • علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
  • علیرضا برازش، المعجم: المعجم المفهرس لالفاظ احادیث کتاب التوحید للشیخ الصدوق، تهران ۱۳۷۴ ش.
  • مریم تفضلی، کتابشناسی نسخه‌های خطی آثار شیخ صدوق در ایران، تهران ۱۳۸۱ ش.
  • نعمت الله بن عبدالله جزایری، نورالبراهین، او، انیس الوحید فی شرح التوحید، چاپ مهدی رجائی ، قم ۱۴۱۷.
  • حرّ عاملی؛ احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی مدّظلّه العالی ، قم ۱۳۵۴۱۳۷۶ ش.
  • عبدالرحیم بن محمد خیاط، کتاب الانتصار و الرّد علی ابن الروندی الملحد، بیروت ۱۹۵۷.
  • محمدتقی دانش پژوه و علینقی منزوی، فهرست کتابخانه سپهسالار، بخش ۳، تهران ۱۳۴۰ ش.
  • علی بن حسین علم الهدی، رسائل الشریف المرتضی، چاپ مهدی رجائی، رسالة ۴۸: «مسألة فی ابطال العمل باخبار الاحاد»، قم ۱۴۰۵۱۴۱۰.
  • محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.
  • محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳ / ۱۹۸۳.
  • احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی ، قم ۱۴۰۷.
  • محمدبن محمد نصیرالدین طوسی ، تجریدالاعتقاد ، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم، ۱۴۰۷.
  • حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.

پیوند به بیرون

  • منبع مقاله: